IRC-Galleria

Atash-22

Atash-22

كاش بودي تا دلم تنها نب...

Blogi

- Vanhemmat »

megam ke dosted daram<3Sunnuntai 27.01.2008 00:47

ای که دایم به خویش مغروری
گر تو را عشق نیست معذوری
از مـن جدا مشو کـه توام نور دیده‌ای
آرام جان و مونـس قـلـب رمیده‌ای



رو سر بنه به بالین تنها مرا رها کن
ترک من خراب شبگرد مبتلا کن

ماییم و موج سودا شب تا به روز تنها
خواهی بیا ببخشا خواهی برو جفا کن

kesäll 2006 naantalissSunnuntai 27.01.2008 00:33

گر از این مـنزل ویران بـه سوی خانـه روم
دگر آن جا کـه روم عاقـل و فرزانـه روم


ای دل زجان گذر کن، تا جان جان ببینی
تا نگذری ز دنیا، هرگز رسی بعقبی؟
گر تو نشان بجویی، ای یار اندر این ره
از چار و پنج بگذر در شش و هفت منگر
هفت آسمان چو دیدی درهشتمین فلک شو
در لامکان چو دیدی جانهای نازنینان
بربند چشم دعوی، بگشای چشم معنی
ای نانهاده گامی، در راه نامرادی
هی های شمس تبریز، خاموش باش ناطق


بگذار این جهان را، تا آن جهان ببینی
آزاد شو از اینجا، تا بی گمان ببینی
از خویش بی نشان شو٬ تا تو نشان ببینی
چون از زمین برآیی، هفت آسمان ببینی
پا برسر مکان نه، تا لا مکان ببینی
بی تن نهاده سر ها، در آستان ببینی
یکدم زخود نهان شو، او را عیان ببینی
بی رنچ گنج وحدت، کی رایگان ببینی
تا جان خویشتن را، زان شادمان ببینی


elämä on näinLauantai 26.01.2008 01:52



کشـتی شکستگانیم ای باد شرطه برخیز
باشد کـه بازبینیم دیدار آشـنا را
در ازل پرتو حسنـت ز تـجـلی دم زد
عشـق پیدا شد و آتش به همه عالم زد

maailma on niin suuri ja kaunit paikatTiistai 08.01.2008 19:22

من ترک عشق شاهد و ساغر نمی‌کنم
صد بار توبـه کردم و دیگر نمی‌کـنـم
باغ بهشت و سایه طوبی و قصر و حور
با خاک کوی دوست برابر نمی‌کـنـم
تلقین و درس اهل نظر یک اشارت است
گفـتـم کـنایتی و مـکرر نمی‌کنم

[Ei aihetta]Keskiviikko 26.12.2007 18:19

نوبهار است در آن کوش که خوشدل باشی
کـه بسی گل بدمد باز و تو در گل باشی
- Vanhemmat »