IRC-Galleria

زخمی تر از
هميشه از درد
دل سپردن
سرخورده بودم
از عشق در
انتظار مردن
با قامتی شكسته
از كوله بار
غربت
در جستجوی مرهم
راهي شدم زيارت

رفتم برای گريه
رفتم برای
فرياد
مرهم مراد من
بود كعبه تو رو
به من داد

ای از خدا
رسيده ای كه
تمام عشقی
در جسم خالی من
روح كلام عشقی
ای كه همه
شفایی در عين
بی ريایی
پيش تو مثل
كاهم تو مثل
كهربایی
هر ذره از دلم
را با حوصله
زدی بند
اين چينی شكسته
از تو گرفته
پيوند
ای تكيه گاه
گريه ای هم
صدای فرياد
ای اسم تازهء
من كعبه تو رو
به من داد

من زورقی شكسته
م اما هنوز
طلایی
طوفان حريف من
نيست وقتی تو
ناخدایی
بالاتر از
شفایی از هر چه
بد رهایی
ای شكل تازه ي
عشق تو هديه ي
خدايي

با تو نفس
كشيدن يعنی غزل
شنيدن

Etkö vielä ole jäsen?

Liity ilmaiseksi

Rekisteröityneenä käyttäjänä voisit

Lukea ja kirjoittaa kommentteja, kirjoittaa blogia ja keskustella muiden käyttäjien kanssa lukuisissa yhteisöissä.